- کل مطالب : 373 کل نظرات : 172
- تعداد آریا بکسی ها : 749
- افراد آنلاین : 4
- بازدید امروز : 1,316
- بازدید دیروز : 596
- بازدید کل : 2,438,078
- اطلاعات
- آی پی شما : 18.224.62.105
- مرورگر شما : Safari 5.1
- ارديبهشت 1401
- مرداد 1400
- خرداد 1399
- مهر 1395
- اسفند 1394
- بهمن 1394
- تير 1394
- خرداد 1394
- ارديبهشت 1394
- فروردين 1394
- اسفند 1393
- بهمن 1393
- دی 1393
- آذر 1393
- آبان 1393
- مهر 1393
- شهريور 1393
- مرداد 1393
- تير 1393
- خرداد 1393
- ارديبهشت 1393
- فروردين 1393
- اسفند 1392
- بهمن 1392
- دی 1392
- آذر 1392
- آبان 1392
- مهر 1392
- مرداد 1392
مرد باس همیشه دوجاش کبود باشه !
یکی پای چشمش ، یکی ام رو دستش ...
هرچی خانمش گفت ؛ دستشو محکم بزنه رو چشمش و بگه : چشم !!
وقتی برگشت و خانمش نتیجه را پرسید محکم بزنه رو دستشو بگه :
آخ فدات شم یادم رفت....!
حرمت
بافتن را از یک فامیل خیلی دور یاد گرفتم
که نه اسمش خاطرم است نه قیافه اش،
اما حرفش هیچ وقت از یادم نمی رود، می گفت:
زندگی مثل یک کلاف کاموا است،
از دستت که در برود می شود کلاف سردرگم،
گره می خورد، می پیچد به هم، گره گره می شود،
بعد باید صبوری کنی، گره را به وقتش با حوصله باز کنی،
زیاد که کلنجار بروی، گره بزرگتر می شود، کورتر می شود،
یک جایی دیگر کاری نمی شود کرد، باید سر و ته کلاف را برید،
یک گره ظریف کوچک زد، بعد آن گره را توی بافتنی یک جوری قایم کرد،
محو کرد، یک جوری که معلوم نشود،
یادت باشد، گره های توی کلاف همان دلخوری های کوچک و بزرگند،
همان کینه های چند ساله، باید یک جایی تمامش کرد، سر و تهش را برید،
زندگی به بندی بند است به نام "حرمت"
که اگر آن بند پاره شود کار زندگی تمام است...
سیمین بهبهانی
نوکر
نوجوانی آمد اندر منزلی از بهر کار
گفت خانم، چیست نامت؟ گفت اسمم اکبر است
گفت در این جا اگر خواهی شوی مشغول کار
از زبان باید تو باشی لال و گوشانت کر است
گفت روی چشم، هر امری که تا صادر شود
من اطاعت می کنم از هر که این جا سرور است
گفت خانم، هر چه این جا بشنوی از نیک و بد
گوش هایت یک بود دیوار و آن دیگر در است
هر غذایی را که خوردی خام و پخته تند و شور
حق نداری تا بگویی کاین بد و کان بدتر است
گر زدم یک لنگه کفشی بر سرت از روی خشم
نوش جان کن، باش ساکت کاین روال نوکر است
نوجوان با خنده از منزل برون گردید و گفت
این که می خواهی تو، نوکر نیست نامش شوهر است
خداوند میفرمايد
ﻣﻦ ﺑﻪ ﺷﺨﺼﻪ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﻭﺻﯿﺖ ﻣﯿﮑﻨﻢ
ﺗﻤﺎﻡ ﺍﻋﻀﺎﯼ ﺑﺪﻧﻢ ﺭﻭ ﺍﻫﺪﺍﮐﻨﻦ !
ﻧﻪ ﻭﺍﺳﻪ ﮐﺎﺭ ﺧﯿﺮ ﻭ ﻧﺠﺎﺕ ﺟﻮﻥ ﺑﻘﯿﻪ !
ﺑﻠﮑﻪ ﻭﺍﺳﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﻭﻥ ﺩﻧﯿﺎ ﮐﺴﯽ ﻧﺒﺎﺷﻪ
ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺑﺪﻩ
.ﭼﻨﺪ ﺗﺎﺷﻮﻥ ﺧﻴﻠﻰ ﺩﻫﻦ ﻟﻘﻦ :|
نویسنده : hamed270 | تاریخ : چهارشنبه 29 بهمن 1393 |
موضوعات : اس ام اس خنده دار , |
برچسب ها : پست های فیسبوکی 94 , جوک 94 , |
فرارسیدن ماه خرید هول هولکی
بدو بدوهای الکی بشور و بسابهای بیخودکی
شستو شوهای زیادکی
برتمام بزرگ بانوان ایرانی دست تنها مبارک ....
نویسنده : hamed270 | تاریخ : چهارشنبه 29 بهمن 1393 |
موضوعات : اس ام اس خنده دار , |
برچسب ها : پست های فیسبوکی 94 , جوک فیسبوکی , |