شنبه 29 اردیبهشت 1403
نوکرنوجوانی آمد اندر منزلی از بهر کارگفت خانم، چیست نامت؟ گفت اسمم اکبر استگفت در این جا اگر خواهی شوی مشغول کاراز زبان باید تو باشی لال و گوشانت کر استگفت روی چشم، هر امری که تا صادر شودمن اطاعت می ک
شوهر!!!
  • تعداد بازدید : 578

  • نوکر

    نوجوانی آمد اندر منزلی از بهر کار
    گفت خانم، چیست نامت؟ گفت اسمم اکبر است

    گفت در این جا اگر خواهی شوی مشغول کار
    از زبان باید تو باشی لال و گوشانت کر است

    گفت روی چشم، هر امری که تا صادر شود
    من اطاعت می کنم از هر که این جا سرور است

    گفت خانم، هر چه این جا بشنوی از نیک و بد
    گوش هایت یک بود دیوار و آن دیگر در است

    هر غذایی را که خوردی خام و پخته تند و شور
    حق نداری تا بگویی کاین بد و کان بدتر است

    گر زدم یک لنگه کفشی بر سرت از روی خشم
    نوش جان کن، باش ساکت کاین روال نوکر است

    نوجوان با خنده از منزل برون گردید و گفت
    این که می خواهی تو، نوکر نیست نامش شوهر است


    نویسنده : hamed270 تاریخ : شنبه 16 اسفند 1393 امتیاز :
    موضوعات : جوک فیسبوکی ,
    نظرات
  • در قمست نظرات مشکلات و پیشنهادات و انتقادات خود را با ما در جریان بگزارید.

  • کد امنیتی رفرش
    آخرین مطالب
  • آخرین مطالبی که به تازگی در سایت منتشر شده اند...